یکی از زیباترین آرزوهای هر جوان رسیدن به نیمه گمشده خود و تشکیل یک زندگی ساده و زیباست. بدون اغراق می توان ادعا کرد، هیچ جوانی نیست که این چنین آرزویی را در سر نپرورانده باشد و برای بدست آوردن آن با زندگی و سختی های آن نجنگیده باشد، ولی شور بختانه بعد از کلی تلاش و جنگیدن برای رسیدن به این آرزوی رویایی شاهد هستیم، برخی جوانان به خاطر سوء تدبیر و عدم مدیریت صحیح از میدان زیبای عشق ورزی در زندگی عقب نشینی می کنند و تن به منفور ترین حلال دنیا یعنی طلاق می دهند.[1] این موضوع تبعات فراوانی را برای فرد و جامعه به دنبال داشته است، در این نوشتار سعی داریم به شکلی برخی ریشه هاو عوامل بروز این پدیده اجتماعی را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
 
 طرح مسأله: به راستی طلاق حاصل و نتیجه چه کنش و رفتاری در بین زوجین می باشد،  با کمی دقت و بررسی در عوامل شکل گیری این موضوع در یک تقسیم بندی کلی می توان ریشه و عوامل بروز طلاق را در جامعه این چنین تقسیم نمود: 1).عوامل شخصیتی واخلاقی،2). عوامل اقتصاد،3). عوامل خارجی و اجتماعی.


1-مؤلفه های اخلاقی و شخصیتی:

یکی از مهمترین و اصلی ترین عللی که موجب بروز طلاق در خانواده ها می شود، چالش های اخلاقی بین زوجین است، چالش هایی که اگر با کمی تأمل با فضایل اخلاقی التیام می یافت هیچ گاه یک رابطه عاشقانه مبدل به یک جدل درد سرساز نمی شد.  در ادامه این متن به پاره ای از این زیر مجموعه ها اشاره می کنیم:
 
الف). فقدان صبر و بردباری در زندگی زناشویی
برخلاف تصور کسانی که از زندگی زناشویی تصویری رومانیک، رویایی و بهشتی ساخته اند، زندگی مادی در هر صورت تلفیقی از شکست ها و پیروزی هاست، زندگی مشترک بستر تجربیات تلخ و شیرین زندگی و فضای موفقیت ها و محرومیت و ها ناکامی هاست، ولی برخی از زوجین تنها قسمت شیرین و زیبای آن را دنبال می کنند و هیچ گونه مهارت و قدرتی برای رویارویی با قسمت های سخت زندگی را ندارند، این در حالی است که اگر زوجین در تلخی و دشواری های زندگی مقداری صبر و برداری را چاشنی زندگی زناشویی خود می کردند به راحتی سختی ها رو پشت سر می گذاشتند، و زیبایی های زندگی مشترک روی خوش خود را به آنان نشان می داد.خداوند متعال برای ترغیب بندگان خود به بردباری و شکیایی در زندگی، اولیای خود را با این خصوصیت اخلاقی معرفی می فرماید: « إِنَّ إِبْراهیمَ لَحَلیمٌ أَوَّاهٌ مُنیبٌ؛[2] ابراهیم بردبار است و رئوف است و فرمانبردار است». در روایتی ارزشمند از امام على (علیه السلام) بردباری این چنین مورد توصیف و مدح قرار گرفته است: «أَشرَفُ الخَلائِقِ التَّواضُعُ و َالحِلمُ و َلینُ الجانِبِ[3]شریف ترین اخلاق، تواضع، بردبارى و نرم خویى است».
محتوا سازی هایی که توسط این بنگاه های غربی تأثیر بسیار مخربی بر ذائقه های فرهنگی و اجتماعی خانواده ها گذاشته به طوری که تنوع طلبی، شهوت رانی و بسیاری از روابط ناسالم  را به جامعه تزریق می کنند.

ب) آتشفشان خشم و  جای خالی حسن خُلق
از جمله رذایل خطرناکی که همچون زلزله ای 8 ریشتری پایه های مستحکم زندگی را با آسیب و تخریب  جدی مواجه می کنند، بدخلقی، بی حوصلگی، زود رنجی، عصبانیت و خشم های بی مورد است، آشیانه ای که باید محفل عشق و دوستی و محبت و عشق  ورزی باشد، اگر مبدل به شعبه ای از جهنم شود آن قدر زندگی را زجر آور می کند که یک عشق تاریخی را منجر به جدایی و تنفر می کند. با یک نگاه ساده در زندگی افرادی که کارشان به طلاق کشیده شده می توان لایه های عصبانیت و خشم را مشاهده کرد. بدخلقی نه تنها کانون گرم زندگی را فاسد می نماید بلکه ایمان افراد را نیز در معرض تباهی و نابودی قرار می دهد، در اهمیت مقابله با این رذیله اخلاقی در منابع روایی از امام على (علیه السلام) نقل شده است: «خَیرُ النّاسِ مَن اِن اُغضِبَ حَلُمَ وَ اِن ظُلِمَ غَفَرَ وَ اِن اُسى‏ءَ اِلَیهِ اَحسَنَ؛[4]بهترین مردم کسى است که اگر او را به خشم آورند، بردبارى نماید و چنانچه به او ظلم شود، ببخشاید و چون به او بدى شود، خوبى کند».
 
ج).بدبینی و کنجکاوی های شیطانی و جهنمی
هر چند زوجین هیچگاه نباید خود را در معرض تهمت و سوء ظن قرار دهند، و هر گونه رفتاری که زمینه از بین بردن اعتماد اخلاقی را فراهم نماید حرام می باشد، ولی واقعیت امر این است که بسیاری از اوقات علل و ریشه سوء ظن تنها وسوسه های بی پایه و اساس شیطان است که رابطه گرم و صمیمی زوجین را به تند مزاجی و بدگمانی سلب اعتماد اخلاقی مبدل می کند در واقع می توان این چنین بیان داشت که بعضی افراد به این بیماری مهلک دچار هستند و همواره با نگاه بدبینانه به دیگران نگاه می کنند ثمره این رذیله اخلاقی تهمت، نسبت های ناروا و قضاوت های بیجا است، رفتار زشتی که می تواند خرمن صفا و صمیمیت را به آتش غضب و خشم مبدل نماید در نکوهش و توبیخ این رذیله اخلاقی این چنین نقل شده است. رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى حَرَّمَ مِنَ الْمُسْلِمِ دَمَهُ وَ مَالَهُ وَ أَنْ یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْء؛[5] خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را محترم شمرده و سوءظن به مسلمان را تحریم فرموده است».
 

2-عوامل اقتصادی و مادی

اگر با نگاه واقع بینانه به علل و عوامل طلاق در جامعه نگاه کنیم، فقر، عدم مدیریت اقتصادی، کمبودهای مالی نیز  یکی از مهمترین عوامل جدایی زوجین به شمار می آید، در فرهنگ و اندیشه اسلامی مرد مسئول تأمین مایحتاج و نفقه زندگی زن است، یک مرد نباید در این خصوص کوتاهی کند و زن را از داشته های یک زندگی عادی محروم نماید، چرا که هر زنی  آرزوی زندگی توأم با آسایش و آرامش را از همسر خود خواستار است، از طرفی نمی توان کسی را به خاطر داشتن این چنین آرزویی مورد توبیخ و سر زنش قرار داد، از رسیدن به چنین آرزوی طبیعی محروم کرد.  به راستی که فشار اقتصادی و همچنین تأمین نشدن نیازهای مالی زن می تواند باعث برخی ناهنجاری های خانوادگی و اخلاقی در محیط خانواده و حتی اجتماع شود، موضوعی که می تواند زمینه اختلاف، درگیری، و مشاجرات را در محیط خانه فراهم نمایند، ولی آنچه به مشکلات مالی و اقتصادی خانه و خانواده دامن می زند می تواند نشأت گرفته از سستی و تنبلی سرپرست خانه باشد که با بی تفاوتی و تن پروری و عدم توجه به این نیاز اساسی آرزوی رسیدن به زندگی آرام و خوش را به کام خانواده تلخ نمایند. در منابع روایی از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «ایّاک و الکسل و الضَجر فانَّهُما مفتاحُ کلِّ شرٍ، من کسل لمْ یؤَدِّ حقاً و من ضجرَ لم یصبر علی حقٍّ؛[8]از تنبلی و کم حوصلگی بپرهیز، که این دو کلید هر شرّی است. کسی که تنبلی کند، هیچ حقی را نمی پردازد و اداء نمی کند و آدم کم حوصله، در راه حق ثابت و استوار نمی ماند».

3-عامل خارجی و اجتماعی و فرهنگی
یکی دیگر از موضوعات بسیار مهمی که تأثیر بسیار مخربی در رابطه بین زوجین داشته، فرهنگ سازی های غربی است که توسط شبکه های ماهواره ای و اینترنتی به خورد مردم داده می شود، محتوا سازی هایی که توسط این بنگاه های غربی تأثیر بسیار مخربی بر ذائقه های فرهنگی و اجتماعی خانواده ها گذاشته به طوری که تنوع طلبی، شهوت رانی و بسیاری از روابط ناسالم  را به جامعه تزریق می کنند، عادی سازی روابط با جنس مخالف و صدها رفتار هنجار شکنانه که هیچ گونه سنخیتی، با آداب و رسوم ایرانی و اسلامی ندارد، این بصیرت و دشمن شناسی اعضای خانواده هست که می تواند موجب رهایی از برنامه های مسوم ضد فرهنگی را فراهم نماید.

پی نوشت ها:
[1]. وسائل الشیعة، ج‏22، ص8.  از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ما مِنْ شَیْء مِمّا أَحَلَّهُ اللّهُ أَبْغَضَ إِلَیْهِ مِنَ الطَّلاقِ؛ (چیزى از امور حلال، در پیشگاه خدا مبغوض تر از طلاق نیست).
[2]. سوره هودآیه، 75.
[3]. عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 115 ، ح 2555.
[4]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 285 ، ح 6394.
[5].  بحار الأنوار، ج‏72، ص 201.